انتظار غمگين
نميدوني مامان بعد از چهار روز بالاخره موفق شدم تا پيش دكتر ارشدي وقت سونو بگيرم.تا اينكه منشي گفت ساعت 10 شب اينجا باشيد .9:30 رفتيم وتا 12 منتظر مونديم تا نوبتمون شد وقتي سونوم كرد گفت همه چيز خوبه اما واسه تشخيص جنسيت گفت هنوز كوچولو و چيزي مشخص نيست .وقتي گفت كوچولويي انگار دنيا رو سرم خراب شد .اخه چرا ؟مگه رشدت به اندازه كافي نبوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه همه چيز خوبه پس چرا گفت كوچولويي؟؟؟؟؟؟؟؟
خيلي ناراحتم ،دارم دق ميكنم.يعني چي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اين انتظار نه تنها شادم نكرد بر عكس غمگين هم شدم.
منتظرم زود 5 شنبه بشه برم دكتر تا سونو رو ببينه و از وضعيتت برام بگه. خدا كنه حالا كه نصيبم شدي مشكلي نداشته باشي عزيز دلم ،قربون تك تك سلولهاي بدنت بشم.
اين گل رو قبل از اينكه بريم مطب بابايي بهمون هديه داد.بابايي يه دنيا دوست داريم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی