اضافه وزن مامان
سلام دخمل عزیز و قشنگم .
دردت به سرم مامانی عزیزم .خوبی ؟جات راحته؟
روز شنبه ٣١ /٤ /٩١ نوبت داشتم پایگاه بهداشتی نزدیک خونه. ساعت ٩ بود رفتم و یه ١٠ دقیقه ای منتظر موندم تا نوبتم شد .
تا رفتم تو اتاق ؛وزن شدم .
میدونی مامانی تو این ١ ماهه ٦ کیلو به وزنم اضافه شده بود . یه چیز عجیبیه .!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تو این سن خواب یه همچین وزنی رو هم نمیدیدم . خانومه که تعجب کرده بود .اخه از خط منحنی هم بالاتر زده بود وزنم .بهم گفت که باید خیلی مراقب باشم وگرنه زایمان سختی در انتظارمه .
بعدش خوابیدم و صدای قلب کوچمولوتو شنیدم .وای الهی قربونش برم که بهم نوید یه زندگی تازه رو میده .
نمک داری مامانی روز به روز بزرگتر شدنتو احساس میکنم و لحظه به لحظه برای دیدنت بی تاب تر میشم .
میبوسمت و یه دنیا دوست دارم عروسکم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی