بالاخره حرکت کردی
جگر گوشه مامانی بیست و چهارم شب وقتی رفتم که بخوابم سمت راست شکمم یه حبابهایی میزدو یه تکونهایی میخورد
.این تو بودی عزیزم که داشتی واسه من خود نمایی میکردی یه ١٠ دقیقه بعدش اروم شدی و خوابیدی.
نمیدونی چقدر خوشحال شدم از این کارت ،سوپریز شده بودم الهی همیشه سالم باشی و من ذوقت رو بکنم نفسم
.الان هم رفتم تو نت تا واست اسم خوشمل انتخاب کنم اخه از الان باید فکر باشم چون کار سختیه جیقرم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی