تيانا عمر مامان و باباتيانا عمر مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

تیانا عمر مامان و بابا

اولين مرواريد و 8 ماهگيت مبارك

1392/3/28 9:47
نویسنده : مامان الهام
345 بازدید
اشتراک گذاری

الهي كه من به قربون تو برم دختر نازم

ديروز 7 ماه و 7 روزت بود كه موفق شدم ببرمت چكاپ.

وزنت شده بود 7 كيلو 600 گرم و قدت هم 69 سانتي متر .

نميدوني اينروزا چه بلايي شدي و چه كارايي انجام ميدي ،دوست دارم درسته قورتت بدم .

خوش به حال من كه تو رو دارم،  دردونه.

25 خرداد ساعت 12:12 دقيقه توِ روروئك تو اشپز خونه داشتي بازي ميكردي و من داشتم غذا درست ميكردم كه موقع اب دادن بهت، متوجه شدم مرواريد شماره 1 سمت چپ پايين  جوونه زده و داره ميدرخشه انقده ذوق كردم و بوسيدمت تو هم كه عاشق بازي هستي فكر كردي دارم ميخورمت و ذوق ميكردي و بلند بلند ميخنديدي.

سريع با بابايي تماس گرفتم و بابا هم خيلي خوشحال شد .طوريكه وقتي از اداره اومد سريع به دندون كوچولوت نگاه كرد.

اينروزا بستني رو 1 مرتبه صبح بهت ميدم و 1 مرتبه هم عصر .زماني كه خيلي گرمت ميشه .در حد 3-4 قاشق . تو هم كه دوست داري و با ميل ميخوري.

هندوانه و گرمك هم همينطور.كتّه هم كه شده پاي ثابت شير خوردنت و خيلي هم با اشتها ميخوري .

حمام هم شده هر 4 روز يكبار .تو حمام اصلا گريه نميكني و وقتي خودت رو با حوله ميبيني ،ذوق ميكني .

موقع شير خوردن دستاتو مياري تا ببوسمشون.من فداي تو بشم

بيرون كه ميريم ساكتي و وقتي ميايم خونه تازه شروع ميكني به بازي .چند روزه ياد گرفتي صداتو نازك و كلفت ميكني و جيغ ميزني و ازته گلو صداتو ميدي بيرون.

2 بار صبحانه بهت زرده ي تخم مرغ دادم و تو هم كه از خدا خواسته خيلي خوب خوردي .

صبح ها حدود ساعت 8 بيدار ميشي و يه كم بازي ميكني و دوباره ميخوابي.

از 24 اُم ميگي آآآ آ ابّه و بوووووووووووووووَّ ؛بَه بَه.مخصوصا وقتي سينه خيز ميري سمت چيزي.

يك تا دو گام هم ميتوني 4 دست و پا بري قربونت برم .

 انقده خوشكل مياي سرتو ميذاري تو بغلم و ميخوابي .من ميميرم واسه كارهات .

بستني خوردي و چه ذوقي كردي

 

اينم يه ژست با يه سبد ديگه

 

اين تِل و لباستو خيلي دوست  داري

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان طه
29 خرداد 92 7:09
سلام الهام جون مبارکه8ماهگی و مروارید دخملی.
راستی به نظرم بستنی کم بهش بده 2بار در روزم براش زیاده بخدا. واقعا شیرین کاذبه و ارزش غذاىی نداره. واسش زیاد خوب نیست. البته از دکتر تو تی وی شنیدم و نظر خودمم هست.
فداتون ببوسش


ممنون
اره راست میگی دیگه نمیدم بهش
مامان طه
29 خرداد 92 12:52
الهام جان ما اپ کردیم بیا
خاله الهام
30 خرداد 92 18:30
اي جااااانم چقدر نازي جوجو
عزيز خاله 8 ماهگيت مبارك مرواريد خوشكلت هم مبارك ان شالله همشون بدون درد در بيان


مرسی خاله جون
الهی
خاله الهام
30 خرداد 92 18:31
ماماني يادم رفت بگم براي ما هم آش دندوني بفرستيد


اخی کاش میشد........
مامانی شیما وحدیث
30 خرداد 92 19:11
سلام مامان الهام جون
منم دوست دارم که تینا خانم ودرسته قورتش بدم بااین شیرین کاریاش
ماشالا وهزارماشالا به دخمل شیرین زبون



سلام عزیزم
بفرمایید:
ممنون
الهام
31 خرداد 92 20:43
سلام خاله
از اينكه اومدي و تو جشن تولد وبلاگي من شركت كردي ازت بي نهايت ممنونم
ايشالا تو شادي هاتون براتون جبران كنيم
تقديم به شما
ناقابله

با يه بوووس بزرگ

از طرف اميرحسين


ایشالله 120 ساله بشی خاله جون
همیشه موفق و سربلند باشی عزیزم
ما هم بوووووووووووسسسسسسسسس
فلوریا مامان دیانا
1 تیر 92 0:29
سلام سلام صدتا سلام

هشت ماهگیت مبارک دلبرکم

به به خانوم خانوم مروارید سفید کوچولوت هم مبارک باشه آش دندونی ما فراموش نشه الهام جون

می بینی الهام جون چقدر زمان با این فرشته کوچولوها زود می گذره! خدا حفظشون کنه . از روی قرص ماه دختر شیرازی من ببوس و بهش بگو خاله میگه:

دوست دارم ، نه یکی ، نه دوتا، بلکه هزار هزار هزار تاااااااااااااا




سلام خاله جون خوبین ؟

سلامت باشی .اره اصلا متوجه گذر زمان نمیشم

ممنون
ما هم میبوسیمتون
الهام (مامان امیرحسین)
1 تیر 92 16:25
چه خنده ای میکنه بلا!!
به من بستنی نمیدی؟


بس که خنده رو این عسل.
بفرمایید
مامانی درسا
3 تیر 92 2:59
عزیزم مبارک باشه ...... به سلامتی چقده ماه شدی گلم


سلام خاله جون
ممنون.چشمات قشنگ میبینه