اولين مهموني ،تنهايي
ديروز رفتيم خيابون تا واست يه بلوز و جوراب بخرم بعدش كه اومديم خونه
خيلي ذوق ميكردي و بلند بلند ميخنديدي.
نگو كه دل صاحبخونمون ضعف رفته بود با شنيدن صدات .
خودشون هم يه ني ني تو راه دارن.
بعله اومدن دنبالت و بردنت .
اولش غريبي ميكردي اما بعد افتاده بودي به ذوق كردن .
يه 20 دقيقه اي گذشت و اوردنت ديدم بغض كردي و تا منو ديدي زدي زير گريه .
بميرم الهي كه دلت تنگ شده بوده.
وقتي اروم شدي شروع كردي به بازي و خنديدن.
قربونت برم كه سرو صدات تو خونه شور و شادي به پا ميكنه.
راستي تبت هم كاملا قطع شده و فقط جاي واكسنت يه كم ورم داره.
از روزي كه واكسن زدي نميدونم يادت رفته كه ميغلتيدي يا پات درد داره و نميتوني؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
قربونت برم كه ابي بهت مياد
محو تلويزيوني
اين بلوزي كه واست خريدم
مباركت باشه
چقدر هم بهت مياد عزيزم
روش جديد بازي با گوي موقع خواب
از ديروز هم ياد گرفتي با زبونت بازي ميكني و مياري بيرون و صدا در مياري
حتي وقتي تازه ميخواي از خواب بيدار شي