تيانا عمر مامان و باباتيانا عمر مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

تیانا عمر مامان و بابا

یه روز سرد برفی

1396/12/15 3:32
نویسنده : مامان الهام
442 بازدید
اشتراک گذاری
سلام دختر نازم ،مونس و یارم .
قربونت برم الان که مینویسم ساعت ۳:۱۸ دقیقه صبح سه شنبه ۱۵ اسفند ۹۶ هستش ،قبلش اومدم کلی بوست کردم .قربون شکل ماهت بشم
پنج شنبه ای که گذشت ۱۰ اسفند ۹۶ . بابا مرخصی گرفته بود و بعد از صبحانه بردمون سپیدان تا برامون ی خاطره برفی بسازه .
توهم از خوشحالی که میخوای برف ببینی همش نظریه میدادی که چکار کنیم .
بعد از یکساعت که مسیر رو رفتیم ،رسیدیم ،رفتیم پیست پولاد کف .
چ برفی زده بود و چ سرررررد بود .
همه جا یکدست سفید بود .
هر طرف رو نگاه میکردیم ،یکی یه جوری با برفها سرگرم بود تو هم از ذوقت ،تا پیاده شدی شروع کردی به برف پرت کردن برا من و بابا .
و انقدر دوست داشتی که سرما رو حس نمیکردی .
با تله کابین رفتیم قله کوه ،رو برفا میخوابیدی و عکس میگرفتی .شوق درست کردن ادم برفی رو داشتی .
رفتیم تو کافه ای که رو قله بود،تو سر خوردی و کلی گریه کردی ، ،بمیرم خیلی دردت گرفت یکم نشستیم و اش خوردیم حسابی چسبید بهمون .
خلاصه گشت و گذارمون تمام شد و رفتیم سراغ تیوپ بازی و ادم برفی درست کردن .
که با ذوق و خنده تو درست شد و باهاش عکس گرفتیم .
موقع برگشتن هم انقدر خسته بودی که تو ماشین سریع خوابت برد .
وقتی رسیدیم خونه ،ساعت ۵ عصر بود .ناهار خوردیم و من و تو فتیم خونه اقاجون ،اناهل هم اونجا بود کلی با هم بازی کردین ،جمعه هم درسا و گلسا اومدن و با اونا هم بهت خوش گذشت .
الهی که همیشه لبت خندون و دلت شاد باشه عروسک قشنگ مامانی🤗🤗













پسندها (1)

نظرات (0)